کافه تنهایی

بیا قراری بگذاریم

دلتنگ که شدیم با باد و آسمان مهربان باشیم !

آن دو از ما دلتنگ ترند

مهم نیست فردا چی میشه...(مهم اینه که امروز دوستت دارم)
مهم نیست فردا کجا میری...(مهم اینه که هر جا باشی دوستت دارم)
مهم نیست تا ابد با هم نباشیم...(مهم اینه که تا ابد دوستت دارم)
مهم نیست قسمت چیه...(مهم اینه که قسمت شد دوستت داشته
باشم)

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﯼ ﯾﮑﯽ ﻣﺜﻞ ﻧﻮﮎ ﭘﺮﮔﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﻮﺭﻩ
ﭘﺎﺕ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﻫﺮ ﻃﻮﺭﯼ ﺑﭽﺮﺧﯽ ﺑﮑﺸﯽ ﺗﮑﻮﻥ
ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﻩ ﺗﻮﻡ ﺩﻭﺭﺵ ﺑﮕﺮﺩ ﺩﻭﺭﺵ ﻧﺰﻥ

چه فرقی می کند مهر باشد
یا آبان و یا آذر ماه...!؟
وقتی تو باشی و پاییز باشد
باران، برگها و ابر باشند
زندگی رنگ دیگری دارد؛
من وپاییز هر دو عاشق توهستیم!
نگاه تو در شعرم پیداست،
فقط صدایم کن...

بگـــذار هرکسی هر چه دوست دارد بگـــوید ...
مهِم ایـــن است که تو دردانــــــــــــه منی ...
و ازتمام خوبی ها و بدی های این دنیا...
فقط و فقط تورو میخواهـــــم ...

گونه هایت را برای دست هایم می خواهم
پیشانی ات را برای لب هایم
خودت را برای زندگی ام
می بینی ؟
برای خودم هیچ نمی خواهم !

همین که تو میدانــی دوستت دارم کافیست

بگذار خفه کند خودش را دنیا

ﺧﻮﺩﺕ ﻛﻪ ﻫﯿﭻ
ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻢ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﺗﻮ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺯﺑﺎﻥ ﻧﻔﻬﻢ
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ
ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺯﺑﺎﻥ ﻧﻔﻬﻢ . .

به این خیابان بگو تمام نشود ...
من
با تو حرف ها دارم ..!!

زندگیِ قبل از تو
آنقدر دور بوده
که انگار هيچ خاطره ای
همراه خود نداشته ست.......

وقتي دستش را عاشقانه ميگيري...
تازه ميفهمي دوست داشتن را بايد ميانِ دستانش احساس کني....
نه تو مدل ماشین و هیکل ....

و زندگی...
از اونجایی معنی پیدا کرد...
که اسمِ تـــــو...
فکــرِ تـــــو ...
با بند بندِ جســم و روحـــم...
عجین شد !!